آرش کمانگیر
«شهروند- خبرنگار» طبعاً یکی از شهروندان است، اما الزاماً خبرنگار نیست. خبرنگار کسی است که چند سال در یک مؤسسهی آموزشی دربارهی فن این حرفه درس خوانده و چند سال دیگر را به تجربه و تمرین گذرانده است. آقا یا خانم خبرنگار، در کار روزانهاش قواعد مشخصی را رعایت میکند. این قواعد واضح و بدون ابهاماند و خبرنگاری که از آنها سرباز زند، در فضای عمومی مورد انتقاد قرار میگیرد؛ ممکن است کارش را از دست بدهد و حتی در شرایط وخیمتر محاکمه شود. هرچند در شرایط ویژهای ممکن است خبرنگاری بدون اسم یا با اسم جعلی مطالبش را منتشر کند، اما معمولاً مقالات تحلیلی و نظراتش را با نام و عکس خودش منتشر میکند.

شهروندان خبرنگار
شهروند- خبرنگار ممکن است تحصیلاتی در فن خبرنگاری نداشته باشد و برای مثال دانشجوی رشتهی مهندسی معدن باشد. بسیاری اوقات، شهروند -خبرنگاران مشهورتر، بنا بر علاقهی شخصی در زمینهی مرتبط با فعالیتشان مطالعه میکنند، اما این یک الزام نیست: برای مثال، وردپرس از شما نمیخواهد که پیش از بازکردن یک وبلاگ جدید در زمینهی حقوق کودکان، مدارکی دال بر تخصص در این زمینه ارسال کنید. علاوه بر این، بسیاری از شهروند -خبرنگاران با نام مستعار قلم میزنند. هرچند شهروند-خبرنگاران، به خاطر شهروند بودنشان تابع قوانین مدنیاند و به همین دلیل در قبال نشر کذب و توهین به اشخاص از نظر مدنی مسئولاند، اما احتمال اینکه یک وبلاگ یا یک پروفایل فیسبوکی، خبری به اشتباه منتشر کند بیشتر است تا یک خبرنگار شناختهشده.
شاید بتوان گفت که پسوند خبرنگار در اصطلاح «شهروند- خبرنگار» به نادرستی اضافه شده است. برداشتی که ما از «شهروند- خبرنگار» داریم، به فعال اجتماعی/سیاسی نزدیکتر است. به این ترتیب، شهروند- خبرنگار کسی است که به رخدادهای جامعهی پیرامونش علاقهمند است و دربارهی آنها نظر میدهد. تا اینجا، تعریف بیشتر جامع است تا مانع، چون در عمل بخش بزرگی از جامعه، به آنچه بر آنها میرود علاقهمند هستند و دربارهی نظرشان با دیگران گفتوگو میکنند. اما آنچه که شهروند- خبرنگار را از دیگران متفاوت میکند این است که چنین شهروندی تصمیم میگیرد از حرف زدن دربارهی وضعیت اقتصادی در تاکسی و نظریهپردازی دربارهی نظام بینالملل دور میز شام و اعتراض به نقض حقوق بشر در جمع دوستان جلوتر برود و ایدههایش را در اقیانوس وب شناور کند.
در این نگاه، تفاوت عمدهی شهروند -خبرنگار با همهی شهروندان دیگر این است که شهروند- خبرنگار با کنش رسانهایاش به نظراتش حیات مستقل میدهد. من و شما برای شنیدن نظرات یک دوستمان، باید با او قرار چای یا پیادهروی بگذاریم. در حالیکه برای باخبر شدن از آخرین ایدهها، یافتهها، و برداشتهای یک شهروند -خبرنگار، مرورگر وب را باز میکنیم و آدرس یک وبلاگ، یا یک حساب کاربری در یکی از شبکههای اجتماعی را وارد میکنیم. با اینکار از نظرات آقا یا خانمی آگاه میشویم و میتوانیم به برساختههای ذهنیاش دسترسی پیدا کنیم، بدون اینکه ذهنی که آنها را ساخته، در دسترس باشد. در این نگاه، شهروند- خبرنگار، شهروندی است که ذهنش را برای دسترسی در اختیار دیگران میگذارد.
نکتهی مهم این است که شهروند- خبرنگاری نتیجهی بدیهی آزادی بیان و امکانپذیر شدن ارتباط جمعی به مدد اینترنت و ابزارهای دیجیتال دیگر است. در یک نظام دموکراتیک، افراد حق دارند دربارهی موضوعات نظر داشته باشند و این ایدهها را با دیگران در میان بگذارند. این جریان ارتباطی، در عین حال که یکی از محصولات ساختار باز اجتماعی است، تضمینکنندهی بقای این آزادیها نیز هست. به این تعبیر، شهروندان در یک جامعهی باز فرصت دارند که دربارهی جامعهی خود آزادانه گفتوگو کنند و با ورود کانالهای ارتباطی نوین، این حق در قالب وبلاگنویسی و حضور در شبکههای اجتماعی تجسد مییابد. در چنین جامعهای، شهروندان منتظر رسانههای رسمی نمیمانند و گفتوگو دربارهی یک رخداد با فاصلهی کم از آن، و یا حتی همزمان با آن، شکل میگیرد.
اما سؤال مهم این است که ملزومات برداشتن این قدم بزرگ چیست. آیا هرکسی با مکتوب کردن تخیلات ذهنیاش به یک شهروند- خبرنگار تبدیل میشود؟ یک شهروند- خبرنگار باید نگران چه خطاهایی باشد؟ و اساساً موفقیت یک شهروند -خبرنگار چگونه سنجیده میشود؟ گفتیم که شهروند- خبرنگار از آموزشهایی که خبرنگار میبیند بیبهره است. چگونه باید یک شهروند- خبرنگار این کاستی را جبران کند؟ به عبارت دیگر ما به چه مهارتهایی نیاز داریم برای اینکه یک شهروند- خبرنگار موفق شویم؟ آیا میخواهیم به این تصور شیرین تن دهیم که شهروند- خبرنگاری، تجسم ایدهآلهای ارتباطی انسانی است؟ در غیر اینصورت، آسیبهای ارتباط جمعی و فعالیت اجتماعی در توییتر و فیسبوک چیست؟ خط فاصلهی بین خبردادن دربارهی چیزی و انگیختن جامعه به واکنش به آن کجاست؟
این سؤالات شکلدهندهی چهارچوبی هستند که در مجموعهای از مقالات در رادیو زمانه بررسی خواهند شد. در هر یک از این مقالات، یک جنبه از مهارتهای لازم برای ایجاد یک نظام موفق شهروند- روزنامهنگاری را بررسی خواهیم کرد. این بررسی با تأکید ویژه روی زمینهی فرهنگی ایرانی و با تمرکز روی فضاهای آنلاین انجام خواهد شد. به عبارت دیگر، میدانیم که بهدلیل فشارهای موجود بر فعالیتهای اجتماعی در بسترهای دیگر، بخش بزرگی از تلاش برای تغییر وضعیت جامعهی ایران، در فضاهای سایبری رخ میدهد. در این فضاها، شهروندان از حق آزادی بیان، که اغلب در دنیای فیزیکی دسترسی به آن پرهزینه است، استفاده میکنند. نکتهی کلیدی این است که فضای مجازی لزوماً ادامهی بدیهی فضای حقیقی نیست و ملزومات خاص خود را دارد. به عبارت دیگر، برای فعالیت موفق در اینترنت، باید مختصات آن را بهتر بشناسیم و بر مجموعهای از مفاهیم مسلط باشیم. علاوه بر این، شهروند- خبرنگار موفق باید بتواند از ابزارهای لازم برای فعالیت در این فضا مدد بگیرد و مفاهیم امنیت و حریم شخصی را در متن فعالیت خود درج کند.
نظرات